مهربانی ، شکر گزاری است ؟؟!!
روزی که به دنیا آمدی خداوند همه وفور نعمت در کاینات را با بخششی کبریایی به تو هدیه داد.فرشته ای به نام مادر را، که مظهر عشقی بی توقع است، بر بالینت نشاند ...
گهواره پیچیده در حریرت را دستان پر مهر پدر، نرم به خواب دعوت می کرد...
هر چه آموختی با نگاه پر عطوفت معلم بر لوح دلت جای گرفت ، ترانه باز باران با ترانه ، با گوهر های فراوان ...
زیر گنبد رنگین گمان هر بهار سقف فلک را چراغانی می کرد...
وتو با برگ های تازه سبز می شدی و با خزان برگ ها ، رنگ نارنجی شان را زیر گام های رشد ،به تماشای آب شدن همه یخهای زمان می نشستی ...
در روزگارت ، هیچ لحظه ای ناپدید نشده و اگر همه رازها را آشکار نمیبینی ، نجره دیده خودت را ببند ...
دق الباب بر قلب خوش کن و ...
از آنچه بی ریا عطا شده بیاموز که هکه خواست خداست، آن شکرگزاری است که با مهر بر لب نجوا شود ...
هر قدم که بسوی یک چشم منتظر برداری ، هر احساس که بر روی صورت بنمایی ، یک تشکر از خداست که آن هم بی جواب نخواهد ماند...
وقتی پاداش در مهر ورزی خلاصه می شود و بس. به خودت ببال که می بینی ، می فهمی ،و مهر الهی در دلت ریشه دارد ...
اگر بتوانی بیشتر بنگری ، کمی بیشتر هم ساده خواهی بود ، و کمی بیشتر مهربان و با گذشت روزگارت را سپری خواهی کرد ...
حرکت بسوی نور شتاب نمی خواهد مرکب عشق را می طلبد بگذار تمامی انرژی تو در نگاهی پر مهر مشتاق بخشیده شود ...
عشق اگر در همه وجودت جریان داشته باشد ، تو را به رقص وا می دارد و لحظه ای فرا می رسد که روحت اسیر پیکری سخت نیست ...
همه در دل تو جای خواهند گرفت و رقص شادی دیگران همه آنچه که بخشیده ای را به هزاران برابر دریافت خواهد کرد . و تو با تجلی خویش ، مرزی باقی نگذاشته ای ...
همین جا واکنون مهربان باش ، شکر کن و با شور مهر بخشیدن ، زندگی کن !!؟؟