رهبری که فقط ما داریم ( به مناسبت سالروز انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری )
با عرض سلام به دوستان عزیز و تبریک به مناسبت آغاز بیست یکمین سالگرد آغاز ولایت امام خامنه ای (مدظله) ، تصمیم گرفتم که وبلاگم را با مطلب جدیدی درباره ابعاد شخصیتی این بزرگوار به روز کنم، امیدوارم که خداوند سایه ایشان را از سر تمام شیعیان جهان کم نکند و پرچم اسلام را به دست صاحب اصلی آن حضرت ولی عصر (عج) بسپارند.
برخورد با دشمن پشیمان
در همهی کشورهای دنیا، کسانی که شخص اوّل مملکت هستند، انسانهایی بیمحتوایند؛ جز ایران که الحمدلله در رأس کشور ما شخصی قراردارد که پشت سرش به راحتی نماز میخوانیم، فردی از فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها که در سالهای متمادی مورد امتحان قرا گرفته و از همهی آزمایشها سربلند بیرون آمده است.
ایشان به من فرمود: بعد از انقلاب، برای بازدید به زندان رفتم. نگاهم به فردی افتاد که مشغول خواندن نماز بود. وی را شناختم. او همان کسی بود که در زمان طاغوت مرا شکنجه میکرد و ریشم را میگرفت، سرم را به دیوار میزد و میگفت: به اعلی حضرت همایونی جسارت کردهای؟!
نگاهش که به من افتاد، نمازش را طول داد، من به کناری رفتم تا نماز خود را تمام کرد. پس از نماز نزد او آمدم و در کنارش نشستم!
دیگر ایشان (مقام معظم رهبری) چیزی نفرمودند، لیکن من (آیت الله مشکینی) میگویم:
قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ
آیه 26 سوره آل عمران
ما در راس مملکتمان چنین فردی داریم. ما به این ولی مسلمین مینازیم. ما به کشورهای دنیا میگوییم: «إن لنا مولا و لا مولا لک» ما رهبر داریم و شما رهبر ندارید.
آیت الله مشکینی
نماز اول وقت
هنوز 24 ساعت از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب اسلامی نگذشته بود که به من وقت دادند به صورت خصوصی، بیست دقیقه قبل از ساعت دوازده در دفتر با ایشان ملاقات کنم.
من کمی زودتر رفتم. وضو هم گرفته بودم تا برای نماز اوّل وقت آماده باشم. پنج دقیقه به اذان ظهر بود، که دیدم سجادهی آقا را پهن کردند. همین که موقع نماز شد، مقام معظم رهبری به سمت سجاده رفتند و نماز اوّل وقت را با همان حالی که در زمان امام راحل رحمتالله علیه پشت سر ایشان اقامه میکردیم؛ به جماعت خواندیم.
من در آن روز همان اعتقاد عمیق حضرت امام نسبت به اقامهی نماز اوّل وقت را در سیرهی معظم رهبری دیدم.
شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی
غذای منزل یا بیتالمال
روزی مهمان مقام معظم رهبری بودم. سفره را که گستردند، آیت الله خامنهای به پسرشان آقا مصطفی فرمودند: پاشو برو! من خلاف ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند. من از وی درخواست کردهام که با هم باشیم.
آقا فرمودند: این غذا مال بیتالمال است. شما هم مهمان بیتالمال هستید. برای بچّهها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. آنان به منزل بروند و از غذای خانه میل نمایند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به آقا داده است.
آیت الله جوادی آملی
به سبک شادگان بود، ولی...
مقام معظم رهبری نسبت به سبکهای محلی در شعر خوانی و مداحی، مهارت خاصی دارند. بسیاری از هنرها در وجود ایشان جمع شده است. در یکی از جلسهها که شاعران در محضر ایشان بودند و شعر میخواندند، بنده نیز توفیق حضور داشتم. جلسه در سوسنگرد یا هویزه بود. در آن روز، یکی از شاعران به آقا عرض کرد: اگر اجازه میفرمایید، من شعری به زبان محلی دشت آزادگان بخوانم. مقام معظم رهبری فرمودند: بفرمایید.
وی شعری را با زبان عربی خواند. بعد از تمام شدن شعر، آیتالله خامنهای به او گفتند: این شعر شما به سبک شادگان بود، نه به زبان محلی دشت آزادگان! کسی که شعر را خوانده بود؛ گفت: حق با شماست! من توجه نداشتم. این روش، سبک محلی شادگان بود.
سردار حاج صادق آهنگران
پوشیدن لباس نظامی
مقام معظم رهبری به من فرموند: من در زمان جنگ، همیشه با لباس نظامی در جبههها حاضر میشدم، اما تردید داشتم که آیا مصلحت در همین است که من لباس پیغمبر صلی الله علیه وآله را کنار بگذارم و این لباس نظامی را بپوشم، یا با همان لباس روحانی به جبهه بیایم؟
ایشان هنگام مراجعت به تهران، لباس روحانیت را روی همان یونیفرم نظامی میپوشیدند و پس از تقدیم گزارش به حضرت امام رحمتالله علیه، به نماز جمعه میآمدند و نماز وحدت آفرین جمعه را میخواندند.
ایشان در ادامه فرمودند: روزی که برای دادن گزارش از جبهه، به جماران رفتم، امام پشت پنجره ایستاده بودند. من مشغول بازکردن بند پوتین شدم و این کار مدّتی طول کشید.
حضرت امام ایستاده بودند و با لب خندی، خیره خیره مرا نگاه میکردند. پس از آن که وارد اتاق شدم، دست امام را بوسیدم. معظم له دستی به پشت من زدند و فرمودند: زمانی پوشیدن لباس سربازی در عرف ما، خلاف مروت بود؛ ولی الآن میبینم چه برازندهی شماست!
آیتالله خامنهای فرمودند: با این کلام دلربای امام، تردید از دلم بیرون رفت و از آن روز به بعد، همیشه از پوشیدن لباس نظامی لذت میبردم!
حجتالاسلام ذوالنور