فرازهایی از وصیتنامه شهید 12 ساله
یکبار، بلکه چندبار باید این وصیتنامه را بخوانیم تا بفهمیم که چطور جبهه برای بعضیها دانشگاهی بود که حتی بدون گذراندن تحصیلات مقدماتی، از آن فارغ التحصیل شدند و مدرک خود را از اباعبدالله علیه السّلام گرفتند. و بهراستی چه تفاوتی بین نوجوانان آن زمان و نوجوانان این عصر وجود دارد.
صفایی ندارد ارسطو شدن
خوشا پرگشودن، پرستو شدن
« شهید رضا پناهی» سال 1349 بود که در کرج بهدنیا آمد. در خانوادهای مذهبی؛ اما بیشتر از دوازده سال نتوانست سنگینی تن کوچکش را بر روح بزرگش تحمل کند و به اصرار، پدر و مادر خود را راضی کرد تا سرانجام در دوازدهمین سال زندگیاش ابدی شود. وصیتنامهاش را قبل از اعزام مخفیانه در نواری ضبط کرد و در گوشهای پنهان؛ که بعد از شهادتش بهدست خانوادهاش رسید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیتُه وَ مَن عَلی دِیتُه وَ اَنَا دِیتُه؛ هرکس من را طلب میکند مییابد مرا، و کسی که مرا یافت، میشناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من میشود و کسی که عاشق من میشود، من عاشق او میشوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را میکشم و کسی که من او را بکشم، خونبهایش بر من واجب است، پس خونبهای او من هستم.
هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفهای را که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من میروم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کنند او نمیتواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه میروم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کردهام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.
پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشتهام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمیرود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم. و بحق که ما میرویم که این حسین زمان و خمینی بتشکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار میکنند، پاداش عظیم میبخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله.
التماس دعا
چرا بگوییم امام خامنه ای؟
غربیها با سه کلیدواژه آزادی، دموکراسی و حقوق بشر افکار عمومی را اداره میکردند و شرقیها با دو کلیدواژه مبارزه پرولتاریا با امپریالیسم و برابری ...
در این میان"امام خمینی"رحمت الله علیه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، پنج کلیدواژه قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند؛
• اصل "امامتمحوری" مهمترین کلیدواژه بود، سیستم "امت ـ امامت" حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه سیاست احیا شد .
• ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید امام خمینی، نشد! همه میگفتند آیتالله خمینی.
• سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم: «استاد! چرا رسانههای شما نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت:« آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!» کیفش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه آلمانی کتاب "ولایت فقیه" امام بود. گفت:« آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم امام، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمه امام قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم رهبر، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم. کلمه رهبر به نفع ما و کلمه امام به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم آیتالله، اما امام یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!».
با این صراحت این را به من گفت.
ادامه مطلب...
نکات ایمنی در چهار شنبه سوری
چهارشنبه سوری رسم دیرینی است که ایرانیان در طول سالها با آتش بازی و رسومی مانند قاشق زنی و پریدن از روی آتش آن را حفظ کرده اند.این شب بر اساس این سنت شب گرفتن سرخی ها بعنوان سنبل نشاط و شادی و شب وانهادن زردی های سستی و غم است. تردید نیست که ریشه و اصل این مراسم به ایرانیان عصر باستان می پیوندد. چند سالی است که بر این سنت های لطیف ایرانی، انفجار و نارنجک و مواد محترقه هم اضافه شده و آنقدر فراگیر که لطافت و صمیمیت این سنت تاریخی را تحت الشعاع قرار داده است.
نکات ایمنی در چهارشنبه سوری
با رعایت نکات ایمنی زیر هم از شادی جشن دیرینه چهارشنبه سوری لذت ببرید و هم از خطرات احتمالی آن اجتناب کنید:
1- تماشاچیان معمولا در خطر اصابت ترکش های ترقه ها و مواد منفجره هستند. سعی کنید در تیررس ترکش ها نباشید و هیچگاه این مواد را به سمت افراد دیگر پرت نکنید.
2- از پرتاب فشفشه،موشک و سایر مواد آتش زا روی شاخه درختان، پشت بام و بالکن منازل خودداری کنید.
3-از برپایی آتش در معابر باریک و در نزدیکی پستهای برق یا ایستگاه های تقلیل فشار گاز و پارکینگهای عمومی پرهیز کنید.
4- از آتش لاستیک، هیزم و کارتن خالی در واحد های مسکونی یا در معاب، کوچه و خیابان خودداری کنید چرا که ضمن آلودگی شدید هوا سایر خطرات را هم در بر دارد.
5- آتش بازی در نزدیکی پمپ بنزین ها، وسایل نقلیه که حامل بنزین و مواد سوختنی هستند، در صورت کمترین نشت از وسیله نقلیه و یا حتی در شرایط عادی این وسایل را به بمبی تبدیل می کند که ماشه انفجار آن کشیده شده باشد.
6-در صورت روشن کردن آتش توصیه می شود که حجم آتش کم باشد و از ریختن مواد سریع الاشتعال نظیر نفت، بنزین و الکل بر روی آتش جدا خودداری کنید.
7- هرگز مواد سوختنی و ترقه را در مقادیر کم و انبوه در منزل نگهداری نکنید.
8- روشن کردن آتش در نزدیکی جایگاه ه ای سوخت و خودروها می تواند فاجعه به بار آورد.
9- اکثر سوختگی های شدید مصدومین منجر به فوت، بر اثر سقوط آنها بر روی آتش ناشی از سوختن لاستیک بوده است.
10- کودکان و نوجوانان از اقشار آسیب پذیر هستند، استفاده این مواد توسط آنان خطرات جدی به دنبال داشته سلامت آنان را به خطر انداخته و ...
11- از انداختن مواد تحت فشار(مانند کپسول ها ، اسپری حشره کش و ...) و قوطی های فلزی(مانند قوطی های اسپری و کنسرو) و وسایل شیشه ای(مانند شیشه آب، آمپول و ...) به درون آتش جدا بپرهیزید زیرا به علت دارا بودن خاصیت انفجاری ذرات آن پرتاب و وارد چشم می شود.
12- قبل از ترک محل روشن کردن آتش، حتما از خاموش بودن آن مطمئن شده و باقیمانده آن را حتما توسط آب سرد کرده و جمع آوری کنید.
13- کلیه موادی که در نارنجک،ترقه، منور و سایر مواد آتش زا و محترقه استفاده می شوند، از مواد منفجره و آتش گیر هستند که ماده ای خطرناک است و صدمات جبران ناپذیری را بدنبال خواهد داشت.
14- این مواد خاصیت خود به خودی آتش گیری و انفجاری دارند. لذا از نگهداری آنها حتی به مقادیر بسیار کم در منازل،زیرزمین، محل کار و ... جدا خودداری کنید.
15- از حمل مواد محترقه و آتش گیر و انفجاری حتی به مقادیر بسیار کم در جیب لبای و کیف جدا خودداری کنید.
16- قطع عضو، ضایعه ای جبران ناپذیر است، با پرهیز از رفتار های پرخطر زندگی را برای خود و دیگران تلخ نکنید.
17- بقایای مواد آتش بازی را سریعا جمع آوری نکنید . حتما 15 تا 20 دقیقه صبر کنید. بعد آن را جمع آوری کرده و در یک سطل محتوی آب بریزید و سپس دفع کنید.
18- همیشه در مواقع آتش بازی جهت اتفا حریق آب در دسترس داشته باشید.
19- در صورت امکان یک شیلنگ آب در نزدیکی محوطه آتش آماده گرددتا در صورت لزوم، بتوان از آن استفاده نمود.
20- از حمل مایعات و مواد محترقه خصوصا در خودرو جدا خودداری کنید.حتی الامکان وجود یک کپسول خاموش کننده پودری در نزدیک محوطه آتش ضروری است.
21- در صورت بروز هرگونه حادثه خونسردی خود را حفظ کرده و با شماره تلفن 125 تماس حاصل فرمایید.
دوستان عزیز با رعایت نکات ایمنی و دوری از هیجانات کاذب، دست به اشتباهات جبران ناپذیر نزنیم و روز های شاد آخر سال را بر خود و خانواده خود تلخ نکنیم ...
ماجرای هولناک یک پیامک
مدتی قبل حال یک دختر 17 ساله که در دبیرستان نزدیک محل سکونتش تحصیل می کرد به هم خورد، دقایقی بعد با وخیم شدن حال دختر نوجوان، مسئولان مدرسه که نگران وضعیت او شده بودند با کرایه کردن یک خودرو دختر را به منزل فرستادند، اما او که ارتباط خیابانی خود با پسر جوانی را از خانواده اش پنهان کرده بود نتوانست باز هم آن ها را در جریان ماجرا قرار دهد بنابراین به خاطر این که خانواده اش متوجه موضوع نشوند به داخل دستشویی منزل رفت.
از سوی دیگر مادر که نگران وضعیت دخترش بود و هر چه منتظر ماند از «ف» خبری نشد و هر چه او را صدا زد جوابی نشنید، به داخل دستشویی رفت و با یک صحنه هولناک مواجه شد.
او بلافاصله با اورژانس تماس گرفت و دخترش را به همراه نوزاد تازه به دنیا آمده به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل کرد. اما پزشکان با معاینه اولیه از نوزاد دریافتند که او مرده است؛ با توجه به مرگ نوزاد، کادر بیمارستان بر اساس وظیفه قانونی خود با فوریت های پلیسی 110 تماس گرفتند و دقایقی بعد ماموران کلانتری شهید فیاض بخش مشهد برای بررسی موضوع به بیمارستان رفتند. آنان با مشاهده وضعیت دختر نوجوان و نوزاد بلافاصله قاضی ویژه قتل عمد را در جریان ماجرا قرار دادند. دختر 17 ساله که دیگر چاره ای جز آشکار کردن ارتباط خیابانی خود نداشت به ماموران گفت: چند ماه قبل وقتی به خیابان رفته بودم یک پیامک عاشقانه برایم ارسال شد، من که کنجکاو شده بودم با شماره ناشناسی که پیامک را برایم ارسال کرده بود تماس گرفتم و این موضوع منجر به یک ارتباط خیابانی شد تا آن که «ع» به من گفت کسی در منزلشان نیست و می توانیم بهتر با هم صحبت کنیم.
من هم به منزل آن ها رفتم و فریب خوردم. این دختر نوجوان ادامه داد: من هر بار به بهانه کلاس های آموزشی خارج از مدرسه نزد «ع» می رفتم، اما او هر بار با وعده و وعید این که نگران نباش ما با هم ازدواج می کنیم مرا فریب می داد.این گزارش حاکی است، در پی اظهارات تکان دهنده دختر نوجوان و به دستور مقام قضایی جسد نوزاد به پزشکی قانونی حمل و تلاش پلیس برای دستگیری جوان مورد ادعای این دختر آغاز شد.ماموران انتظامی از دختر یاد شده خواستند تا با تماس با «ع» با او قرار صوری بگذارد.
وقتی پسر جوان در ظاهر برای جویا شدن از حال دختر که ادعا کرده بود بیمار است و در بیمارستان بستری می باشد، سر قرار آمد ماموران انتظامی که از قبل محل را تحت نظر گرفته بودند در اقدامی غافلگیرانه او را دستگیر و به کلانتری منتقل کردند. این جوان وقتی در برابر واقعیات قرار گرفت در بازجویی های انجام شده، هر گونه ارتباط با «ف» را رد کرد، اما با توجه به اسناد و مدارک موجود، وی با تشکیل پرونده مقدماتی به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد معرفی شد.
هشدار:
اما این موضوع هشداری است به جوانان ؛ که نباید به هر تماس تلفنی پاسخ بدهند و فریب حرف های احساسی آمیخته به دروغ را نخورند و به همین سادگی حیثیت خود و خانواده را بر باد ندهند .
در عین حال این حادثه هولناک می تواند برای بسیاری از خانواده ها زنگ خطری جدی باشد تا همواره رفت و آمدهای فرزندان جوان و نوجوان خود را کنترل کنند و از سوی دیگر به هنگام خرید تلفن همراه و یا وسایل ارتباط جمعی دیگر مانند رایانه و غیره ابتدا آگاهی های لازم را به فرزندان خود بدهند و همیشه به این فکر نکنیم که حوادثی که پیرامون ما اتفاق می افتد مختص دیگران است و به این ترتیب از جوانان خود غافل شویم.
همواره باید آشنایی کاملی از دوستان و خانواده های کسانی که فرزندانمان با آ ن ها ارتباط دارند داشته باشیم و به رفتارهای آنان توجه کنیم زیرا غفلت و سهل انگاری از مسائلی که فکر می کنیم موضوع خاصی نیست؛ گاهی ماجراهای هولناکی را رقم می زند که حتی قلم از نوشتن آن شرم دارد.
جن تسخیر کنید تا پولدار شوید!
چندی است در نقاط مختلف کشور، محافلی به صورت زیرزمینی برگزار می شود که موضوع این محافل و در حقیقت، علت و انگیزه اصلی تشکیل آن ها جن و مسائل مربوط به اجنه است. این محافل از سوی کسانی برگزار می شود که یا صرفا به دنبال کسب درآمد هستند و یا با هدف دست و پاکردن وجهه متافیزیکی و خاص برای رسیدن به اهداف مالی، تیمی و غیراخلاقی اقدام به برگزاری چنین محافلی می کنند. در کنار این محافل، در برخی کتابفروشی ها و در لابه لای کتب افراد دستفروش، کتاب های مربوط به تسخیر جن با قیمت های بالا به فروش می رسد. علاوه بر این، وبلاگ های زیادی با موضوع تسخیر جن و ارتباط با اجنه در حال فعالیت و وسوسه افراد به شرکت در این محافل هستند.
* پول بدهید، آموزش ببینید
عده ای از افراد سودجو با برگزاری چنین مجالسی، از شرکت کنندگان پول های کلانی دریافت می کنند و از این راه، مبالغ هنگفتی به جیب می زنند. یکی از شرکت کنندگان در این جلسات می گوید که برای 10 جلسه شرکت در یک محفل آموزش تسخیر جن، 12 میلیون تومان پول پرداخت کرده است!
* جن تسخیر کنید، پولدار شوید!
برگزار کنندگان این محافل، تلاش می کنند با شناسایی انگیزه و اهداف افراد، آنان را در کلاس های جداگانه ای گرد هم بیاورند. برای نمونه، آن ها افرادی را که به دنبال پول و درآمد بیشتر هستند با این شگرد به شرکت در محافل «جن شناسی و تسخیر جن» می کشانند که:«با تسخیر جن می توانید پولدار شوید. جن برای شما اطلاعات ویژه اقتصادی و مالی از بانک ها، بورس، اتاق های تجارت و بازرگانی و جاهایی از این دست می آورد و شما وقتی به این اطلاعات ویژه دسترسی داشته باشید می توانید بدون ریسک دست به انجام کار اقتصادی بزنید».
* آموزش تسخیر جن!
در این محافل به شرکت کنندگان آموزش تسخیر جن یا تسخیر موکل داده می شود و به آنان گفته می شود:« برای اینکه موکل داشته باشید باید اولا قدرت تسلط بر جن داشته باشید (ارثی یا اکتسابی) و باید روشهای قسم دادن و مطیع کردن جن ها را بلد باشید. وقتی این دو را بلد باشید می توانید یک جن را پیدا کرده و تحت تسلط بگیرید و مجبور به همراهی همیشگی با خودتان کنید.»
روش دومی که در این کلاس ها به افراد آموزش داده می شود این است:«اگر بتوانید اعتماد شخصی را که تعدادی جن تحت تسلط خودش دارد جلب کنید، او می تواند یکی از آن جن ها را برای مراقبت از شما مامور کند.»
* بیان داستان های جنی برای تحریک اشتیاق افراد
در این جلسات، برای بالابردن سطح اشتیاق افراد برای ماندن در کلاس و حضور همیشگی در این محافل، برگزار کننده ها داستان هایی از ارتباط خود با اجنه را بیان می کنند.
در یکی از این کلاس ها، فردی گفته است:« من در حال حاضر با جن های زیادی دوست هستم و جن های زیادی با من صمیمی هستند. آن ها خیلی به من لطف دارند و کارهای بزرگی برای من انجام می دهند. به من می گویند که دوستم کیست، دشمنم کیست، چه بخورم که جوانتر بمانم و هزار خدت دیگر.»
* ازدواج با اجنه!
در این کلاس ها، ادعا می شود که می توان با اجنه ازدواج کرد و از این ازدواج بدون آن که کسی بفهمد لذت برد! یکی از شرکت کنندگان در این محافل، می گوید:«استاد ما نزدیک به 8 سال است با یک دختر جنی ازدواج کرده و حتی از او بچه هم دارد!»
* کلک های جن زده!
برخی از مجریان این محافل، در هنگام دریافت پول از متقاضی شرکت در این جلسات، با او اتمام حجت می کنند که ممکن است در جریان آموزش و یا تسخیر، جانش به خطر بیفتد و به صلاح نباشد که جن تسخیر کند اما پولش به او برگردانده نمی شود چون استاد(!) از جانش حفاظت می کند!
* مسافرت به اروپا و آن ور آب با قدرت جن!
از دیگر موضوعاتی که در این جلسات مطرح می شود، این است که اگر جن را تسخیر کنید می توانید بدون پاسپورت و دنگ و فنگ های ورود و خروج، به هر کشوری که دلتان می خواهد سفر کنید.
* سوء استفاده های اخلاقی
متاسفانه چنین کلاس هایی به دلیل جذابیت و رازآلود بودن، بستر مناسبی برای افراد داری انحرافات اخلاقی است که در لوای چنین موضوعاتی، مرتکب ارتباطات نامشروع می شوند و زنان به ویژه دختران جوان را اغفال می کنند.
از آنجا که افراد ساده لوح، علت اصلی بروز و رشد چنین پدیده هایی در جامعه هستند، مجریان این کلاس ها پس از دست و پا کردن اسم و رسم های کاذب برای خود، با بهانه بخت گشایی از دختران، حل مشکلات زناشویی، پیدا کردن همسر مناسب و موضوعاتی از این دست، به اغفال زنان و دختران دست زده و از آنان سوء استفاده می کنند.