سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه نخست | لیست مطالب | آرشیو مطالب | پروفایل مدیر | ارتباط با ما

?? ???

?? ???

مقایسه جنبش سبز و انقلاب مردمی ایران، مصر و تونس 

این نوشته نه به معنای جدی گرفتن تحلیل های این روزهای سبزهاست، که به خاطر این است که بدانیم با چه جماعت متوهمی طرف هستیم!

تشبیه جنبش سبز به انقلاب مردم تونس و مصر به اندازه تشبیه جنبش سبز به انقلاب اسلامی مردم ایران مضحک و خنده‌دار است. ذوق زدگی سبزها هم از انقلاب مردم عرب آنقدر مسخره است که آدم را یاد شعارها و تحلیل‌های سال گذشته آنها می‌اندازد.

اگر یادتان باشد یک سال پیش هم که در انتخابات ریاست جمهوری و در یک فرایند کاملا قانونی و مردمی شکست خوردند، با اغتشاش و آشوب به خیابان‌ها آمدند و برای توجیه آشوب‌های خود، صحنه‌های مبارزاتی مردم ایران را در انقلاب اسلامی سال ?? به رخ ما ‌می‌کشیدند!

سبزهای متوهم تصور می‌کردند که  انقلاب اسلامی، با همان شعارهای انقلابی سرنگون می‌شود! خیال می‌کردند چون انقلاب با شعار «الله اکبر» به پیروزی رسیده، پس با همان «الله اکبر» هم فرو می‌ریزد! گمان می‌کردند چون شعار مردم مظلوم و محروم ایران «مرگ بر شاه دیکتاتور» بود، پس جمهوری اسلامی هم با شعار «مرگ بر دیکتاتور» فرو می‌پاشد!

یادم هست همان روزهای آشوب و اغتشاش، برخی کاربران بالاترین که بدجوری خواب و خیال پیروزی انقلابشان را می‌دیدند، برای تقویت روحیه خود و دوستانشان می‌نوشتند «بچه‌ها نا امید نشوید. انقلاب سال ?? هم از خیابان‌های شمال تهران آغاز شده بود!»

می‌خواستند جنبش موهوم سبز را به انقلاب اسلامی تشبیه کنند اما در نهایت به کاریکاتور انقلاب تبدیل شدند و امروز که از تشبیه خود به انقلاب اسلامی مردم ایران به جایی نرسیده‌اند، باز هم برای تقویت روحیه، خودشان را به انقلاب مردم تونس و مصر شبیه می‌کنند!

این روزها که نوشته‌ها و تحلیل‌های آبکی برخی سبزها را در سایت‌ها و وبلاگ‌های مختلف از جمله شبکه‌های اجتماعی می‌خوانیم، مطئمن می‌شویم که با آدم‌هایی طرفیم که هنوز هم در همان رویاها و حال و هوای توهمی سال گذشته خود سرگردانند.

از قدیم گفته‌اند هر گردی گردو نیست! اینکه هر کسی سنگ و کوکتل مولوتف به دست بگیرد و الله اکبر بگوید و مرگ بر دیکتاتور، الزاما حق با او نیست. اینکه سبزها با دست زدن ناشیانه و منافقانه به این قبیل اعمال، موفق نشدند اما مردم تونس و تا حدودی مردم مصر و یمن و اردن و عربستان موفق شدند، خود دلیل حقانیت مردم آن کشورها و ناحق بودن سبزهای متوهم است. اینکه حکومتی کمتر از یک ماه فرو می‌ریزد و رییس جمهور مستبدش فرار می‌کند، خود بزرگترین دلیل دیکتاتوری و غیرمردمی بودن چنان نظامی است و اینکه سبزهای آشوبگر، در طول چند ماه نتوانستند مردم را با خود همراه کنند، خود بزرگترین دلیل مردمی بودن نظام ماست.

  ادامه مطلب...

تکلیف خود را با امام زمان خویش روشن کنیم !

یکی از یاران امام حسین (علیه السلام) به نام نافع بن هلال می گوید: نیمه شب نگران آن حضرت شدم، از خیمه بیرون آمدم و او را در اطراف خیمه گاه دیدم. دنبال ایشان راه افتادم؛ آن حضرت متوجه من شدند و به من فرمودند: چرا از خیمه بیرون آمدی؟! گفتم: نگران شما شدم. فرمودند: «نمی خواهی در این شب تاریک به این کوه ها پناهنده شوی و خود را از مرگ برهانی؟»

در آن شب، آنان که سست ایمان بودند و دنبال بهانه می گشتند، از امام جدا شدند و تنها عدّه اندکی ماندند. همان هایی که صالح ترین اصحاب عالَم بودند.

ما نیز باید تکلیف خود را با امام زمان خویش روشن کنیم. اگر برای جدا شدن از امام خود به دنبال باشیم، پذیرفته نخواهیم شد. این آمادگی پذیرش، در یک آن حاصل نمی شود؛ بلکه باید مقدمات آن را از پیش فراهم کرده باشیم. در روایتی از حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) آمده است:

«فإنّ أمرَاً یَبغَتُهُ فَجأةً حینَ لاتَنفَعُهُ تَوبَةً و لایُنجِیهِ مِن عِقابِنا؛ امر ما ناگهانی است و در هنگامی می رسد که توبه و بازگشت سودی ندارد و پشیمانی از گناه، از کیفر نجاتش نمی بخشد.»

یعنی در یک لحظه نمی توان ایمان پیدا کرد؛ چون دل، در یک آن به باور نمی رسد و رسیدن به ایمان، مستلزم پیمودن راهی طولانی است. باید به دستورهای شرع و قوانین الهی یک به یک عمل کنیم و از برکات مجالس امام حسین (علیه السلام) برای اهل عمل شدن بهره مند شویم تا در نهایت به هدایت حقیقی دست پیدا کنیم. در قرآن کریم آمده است:

«وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ؛ بندگی کن، تا به مرحله یقین و باور برسی»

همه ما می دانیم که از مرده کاری بر نمی آید؛ ولی هیچ کدام از ما این جرأت را نداریم که شب هنگام با یک مرده – اگر چه از عزیزانمان باشد- در یک اتاق بخوابیم؛ با این که می دانیم و از نظر علمی نیز ثابت شده که مرده با کسی کاری ندارد. اما این مسأله در مورد مرده شوی ها که آرام آرام با اموات مأنوس شده اند، صادق نیست. آنان حتی گاهاً برای صرف غذا هم به منزل نمی روند و شب ها در کنار مرده ها می خوابند. به استدلال علمی نیاز ندارند، چون باور دارند که مرده ها نمی توانند کاری بکنند. پس ایمان، باور قلبی است و صد البته که دست یافتن به آن به این سادگی ها ممکن نیست؛ نخست شخص باید اهل عمل باشد.

انسان باید تکلیف خویش را یک جا و به درستی مشخّص کند. ما همیشه فرصت انتخاب نداریم. در یک لحظه باید تصمیم گیری کنیم. بعد از واقعه دیگر نمی توانیم تصمیم بگیریم و البته این تصمیم ما به اعمال گذشته مان بستگی دارد.

«الأمُورُ مَرهُونَةٌ بِأوقاتِها؛ کارها در گرو وقت آن است.»

در یک لحظه نمی توان ایمان پیدا کرد...


آسیب های خانوادگی در آخرالزمان

از ویژگی های خانواده مهدی باور، شناخت آسیب ها و آفات خانوادگی در دوران آخرالزمان و حفاظت و پاک نگه داری حریم خانه و خانواده از آسیب ها و آفات آخرالزمانی و جایگزینی «فرهنگ انتظار» در برابر «فرهنگ ابتذال» است.

نابسامانی عاطفی در روابط خانوادگی

از مهم ترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانواده هاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزمان بنیاد خانوده ها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنه ها و آفت های فراگیر این دوران، در متن تمام خانه های شرق و غرب عالم، نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:

در آخرالزمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاق والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده می شود.2 فرزند به پدرش تهمت می زند، پدر و مادرش را نفرین می کند و از مرگ آن ها مسرور می شود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانواده ها بسیار خواهد شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پاره های شب تاریک، شما را فرا می گیرد و هیچ خانه ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی ماند، مگر این که فتنه ها در آن داخل می شوند.5

شهوت گرایی و لذّت جویی

عفت  و نجابت زنان و مردان آخرالزمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت، تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفتی و هواپرستی تبدیل می گردد:

همّ و غم مردم (درآخرالزمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آن چه می خورند حلال است یا حرام؟ و یان که آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6

زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقمند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد.10 آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند.11

بی غیرتی خانوادگی

مردان و زنان آخرالزمانی، دچار نوعی «قحط غیرت» می شوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانواده های خود دچار نوعی بی حسی و بی میلی می گردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار می دهند و حتی به بی عفتی ها و خود فروشی ایشان رضایت می دهند:

مرد از همسرش انحرافات جنسی را می بیند و اعتراضی نمی کند. از آن چه از طریق خود فروشی به دست می آورد، می گیرد و می خورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فراگیرد، اعتراض نمی کند، به آن چه انجام می شود و در حقّش گفته می شود، گوش نمی دهد. پس چنین فردی دیّوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد می کند).12

ادامه مطلب...

پرهیزگار و با تقوا کیست؟

خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازی

با تقوا بودن به چیست؟

تقوا به چه معنایی می باشد؟

تقوا از وقی ؛ وقایه به معنای حفظ  کردن می باشد.

 می‌گویند: « رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ »1

این « ق » همان وقی  به معنای ؛ خدایا مارا حفظ کن .


انسان باتقوا چه کسی است؟

ما دو نوع استکان داریم ؛ بشکن و نشکن .

آدم با تقوا یعنی مسلمانی که نشکن است ؛ درحقیقت کسی است که حوادث و پول و مقام او را نمی ‌شکند و تغییر نمی ‌دهد.

درجایی که آب ترشح می شود ، خود را کنار می کشیم که خیس نشویم ، درجایی که تیزی و تیغی وجود دارد ، لباسمان را جمع می کنیم تا به لباسمان گیر نکند  ، در حقیقت خود را از هرگونه آسیبی حفظ می کنیم .

انسان با تقوا کسی است که  وقتی در مورد موضوعی مطمئن نیست ، آن را قطعی بیان نمی کند ، خود را از دروغ گفتن و شایعه ی دروغ حفظ می کند .

فرد باتقوا کسی است که دنبال مال حرام که هیچ، به دنبال مال شبه ناک، هرچند زیاد و راحت الوصول باشد ، نمی رود  ، به جایی که نباید نگاه کند ، نگاه نمی کند .

در یک کلام تقوا یعنی آنکه انسان به حالتی برسد که وقتی به گناه رسید ، بتواند خودش را کنترل کند .

ادامه مطلب...

شناسایی پیامدها و آسیب های روابط دختر و پسر قبل از ازدواج و راهکارهای مقابله

توضیح مدیر وبلاگ: قبل از هر کلام شایسته است که از خدای مهربان سپاسگذاری نماییم که افتخار خدمت در راه دینش را نصیبمان فرمود، از خوانندگان عزیز تقاضا دارم که پس از خواندن این مطلب تا جایی که برایشان امکان دارد در نشر این مهم ما را یاری نمایند؛ چرا که مطمئنا این روابط دارای آسیب هایی است که در جامعه امروز در بین جوانان کمتر به آن توجه می شود و ما نیز به سهم خود برای جلوگیری از چنین مشکلاتی اقدامی را انجام داده باشیم و این را بدانیم و مطمئن باشیم که اجرمان نزد خداوند محفوظ است.

مقدمه

خداوندحکیم انسان ها رااز دوجنس مذکرومؤنث خلق نموده((اِناخلقناکم مِن ذکرٍواٌنثی*هماناخلق کردیم شماراازمردوزنی)) وبرای هرکدام نیزوابسته به ویژگی های آنان حقوق ووظایفی راوضع کرده واهدافی را نیزبرای این دوجنس در نظر گرفته که در نهایت سعادت دنیاوآخرت را دنبال می کند.

مجموع انسان ها موجوداتی هستنداجتماعی و برای برآورده نمودن نیازهای خود از لحظه ی تولد تا مرگ در اجتماع زندگی می کنندوبه طوردائم در تعامل با انسان های دیگر هستند،زیرابدون آن قادر نیستند به طور صحیحی به زندگی خویش ادامه دهند.

انسان از زمان کودکی به ارتباط با دیگران تاپایان عمر نیاداردکه این نیازها عبارتنداز:1-نیازهای فیزیولوژیکی2-نیاز به امنیت اجتماعی 3-نیاز به محبت کردن ومحبت دیدن4-نیازبه توجه5-نیاز به تعلق داشتن و...

آدمی برای رفع نیازهای گفته شده به ایجاد ارتباط بادیگران وبه عبارت دیگر اجتماعی شدن نیازمند است ، که باید برای رفع این نیازها، ابتدا مهارت لازم رادر این باره بیاموزد وبعد از آن در چارچوبی که عرف وشرع تعیین کرده به ایجاد ارتباطی صحیح با دیگران ورفع نیازهای معقول ومطلوب خویش بپردازد.

اما گاهی ارتباط ها از محدوده ی قانونمند،منطقی وعاقلانه ی خویش خارج شده وبه راهی برای کامیابی از نیاز ها و خواسته های آنی ونامعقول افرادی می انجامد که یا آگاهی درستی ازعواقب این ارتباط ها ندارندیا دنیارا بر آخرت ترجیح می دهندوفقط دراندیشه ی برآورده کردن خواسته های خویش هستندوپیرو نفس اماره ،هرچندتحقیقات نشان می دهدکه آثارو عواقب ارتباط های اشتباه وناسالم نه تنها گریبان آدمی را در آخرت متوجه خود می سازد بلکه دنیای فرد را به جهنمی تبدیل می کند که در آن تمام لذت های سالم  فرد را تبدیل به هوس های زودگذروناشایست می کندودر نهایت  به نابودی فردمی انجامد.

متاسفانه درجامعه ی امروز ماقشری که بیش ازبیش قربانی چنین روابطی می شوند،دختران وپسران  نوجوان وجوانی هستند که سرمایه های اصلی این مرزوبوم واقع می شوندومی توانند با بهره گیری ازنعمت ها واستعدادهای خداوندی به سعادت دنیاوآخرت دست یابنداما گاه دانسته یا ندانسته وخواسته یا نا خواسته دردام این روابط غلط گرفتار شده وعلاوه برتباه ساختن زندگی خویش ،آسیب هایی را نیز به خانواده وجامعه ای که در آن زندگی می کنند واردمی سازندکه غیر قابل جبران است.

باتوجه به مسائل ومشکلاتی که که پیرامون روابط دختروپسردرجامعه ی امروزما به وجود آمده وآسیب هاو پیامدهایی راکه این روابط بر ای دختروپسر،خانواده وجامعه و...دارد،لازم است تاموضوعات ومسائلی را پیرامون  این محوربررسی کنیم تاضمن شناخت پیامدهاوآسیب های این گونه روابط ،در صورت امکان برای مبارزه با این آسیب های اجتماعی راهکارهایی ارائه دهیم.

برای شناخت پیامدهای این روابط به ارتباط این موضوع باچندین محور می پردازیم،که به اختصاربه بیان آن

می پردازیم:

1.رابطه ی دختروپسر((قبل ازازدواج))با:

2.سرکوب شدن استعدادها یارکودعلمی.

3.ایجاداختلافات شدیدخانوادگی.

4.افزایش آمارطلاق درجامعه.

5.ایجادجوبدبینی.

6.بی میلی دختروپسربرای تشکیل خانواده وازدواج دائم.

7.ازبین رفتن ((حیا))،تحریک جنسی وایجادرابطه ای ناپاک درطرفین رابطه.

8.خیانت به همسر در آینده.

9.سست شدن پایه های اخلاقی زندگی مشترک درآینده.

10.کم رنگ شدن ارزش های مکتبی وفرهنگ اصیل ایرانی .

11.ایجادوابستگی بین طرفین رابطه.

12.افزایش بعضی ازجرائم درجامعه.

13.رشدفکری دختروپسردراین روابط.

14.کمک به انتخاب صحیح(همسر)وتجربه ی موفق زندگی مطلوب.

و...

ادامه مطلب...

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
به روایت لینک:
هات فان : [ بازدید ]
*توجه : درج لینک های گوناگون به منزله تایید محتوای آنها نمی باشد!
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت منجی بشریت برای صاحب سایت محفوظ می باشد!
کپی برداری از مطالب ، تنها با ذکر نام و لینک منبع مجاز می باشد.